2777
2789
عنوان

بی خوابی بعد زایمان،باگریه های الکی

| مشاهده متن کامل بحث + 1155 بازدید | 22 پست

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تنها نیستم شب ک میشه گریم شروع میشه،خدا کنه بره زودتر

راستی زیره سبز بگیر دم کن بخور خیلی برای شیردهی خوبه..نفخ شیرتم میگیره بچه دل درد نمیشه..اینو کسی ب من نگفت بچه من خیلی دلدرد میشد

خدا یعنی آرامش
من عاشق خوابم .سریع خوابم میبرد😐😐 شاید شما یهو با استرس از خواب پا میشید ک خواب از سرتون میپره

نع من قبل زایمان شبا بیدار بودم روزا میخوابیدم تا لنگ ظهر الان بیدار ک میشم خوابم نمیبره  تا صبح 

نع من قبل زایمان شبا بیدار بودم روزا میخوابیدم تا لنگ ظهر الان بیدار ک میشم خوابم نمیبره  تا صب ...

ای وای چ سخت

یک ربع ب ی حالت ک دوسداری  داراز بکش

اصلا تکون نخور حتی انگشتتم تکون نده.مغزت گول میخوره خایت میبره

😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
خوشبحالش

لطفا وقتی چیزی کامل نمیدونین نگین خوش بحالش😊

مادر من شاغل بود تو شهر غریب هم بودن بچه اولشو باردار بود کار میکرد دو برابر هم کار میکرد مرخصی هم سه ماه بیشتر ندادن وقت غذا خوردن نداشت همش حالش بد میشد بعد ک بچش بدنیا اومد ک هیچ بچه اولیش خیلی گریه میکرد و اینا خرابکارم بود مادرم نمیتونست ی دیقه ولش کنه ینی صب تا غروب ک سر کار بود بعدشم بجرو از مهد میاورد همش گریه و مریضی و ... وقت غذا خوردن و خوابیدن نداشت ی بارم وسط کارش افتاد از بیحالی

حالا اینارو ولش ولی زیادم خوشبحالش نبود😐😹

-

عزیزم غصه نخور

کاملا عادی و طبیعی هست

منم تا پایان سه ماهگی درگیر بی خوابی های شبانه به خاطر نوزادم بودم

من کسی بودم که قبل از بارداری از شب تا لنگ ظهر می‌خوابیدم

از شدت پرخوابی و تنبلی و بیکاری بعدازنهار دوباره میخوابیدم

فک کن حالا چنین آدمی شبها هر دوساعت باید بیدار می‌شد برای شیر دادن

یعنی بیدار شدن توی اوج خواب برای من با مرگ یکی بود  

بعضی اوقات تا صبح بیدار میموندم و صبح به حالت غش میفتادم کنار بچه ، ساعتو رو زنگ میزاشتم هر دوساعت خواب نمونم

سه ماه زیر چشمام از بیخوابی وحشتناک گود رفته بود و کبود بود

از خودم عکس هم گرفتم یادگاری  

دیگه کم کم از چهار ماه خوابش شد هر سه ساعت که بسی بهتر از دو ساعت بود

از پنج ماه شد هر چهار ساعت به یاری خدا

الان هم که وارد ماه شش شده ، الحمد لله شکر خدا شده هر ۵ ساعت

تازه نوزاد دختر خاله م همون سه چهارماهگی شبا ۵ساعت می‌خوابید و واسه شیر بیدار نمیشد

همه ی اینارو گفتم که نا امید و خسته نشی

همه ی این روزهای سخت مثل برق و باد میگذره عزیزم

این بیخوابی های شبانه انشاالله همیشگی نخواهد بود مادر مهربون  

خیلی زود خوابش منظم میشه به یاری خدا

یکم دیگه تحمل کن  


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792