ای وای چه سخت اونهمه سختیه بارداری رو به جون خریدی درست زمان ثمر دادنش ..... خدا خودش قلبت رو به وجود یه نازنینه دیگه آروم کنه ولی عزیزم اینجوری از پا درمیایی همین غصه و بیتابیت میشه افسردگی و استرس و نمیزاره باردار بشی بخودت بیا دوست منم پسر سه سالشو دوماه پیش مفت و مسلم از دست داد بچه یه بستنی خورده بود بعدم حالش به هم خورده بود انقد بالا آورده بود ک بدنش دچار کم آبی میشه دکترای بی همه چیز نمیتونن رگشو پیدا کنن میگن ببرینش خونه اگه بدتر شد بیارینش طفلک گفت بچم مدام آب میخواسته میدادم میخورده چشماشو میبسته گفت تو یه لحظه دیدم یچیز سبزی بالا آورد بعدم چشما و دهنش رو به سقف باز شد و همون شد جونش ...
اونم بیتاب و بیقرار بود میگفت دیگه از فرط بیقراری با دل شکسته رو کردم به خدا گفتم یا ببرم پیشش یا بهم صبر بده حالا یه کم بخودش اومده
انشالله خدا هیچ زنی رو با بچش امتحان نکنه ولی اتفاقیه ک افتاده مطمئن باش مصلحتی درش هست و خدا قطعا جای پسرتو سبز میکنه چون تو زحمت و سختیه بارداریو کشیدی تو مرام خدا نیست ک تورو با همچین دردی تنها بزاره مطمئن باش پسرت جاش انقد خوبه ک بقول خودت بیقراری نمیکنه از اون دنیا برات دست تکون میده و میدونه خدا بهترین تقدیر رو براش در نظر گرفته شک نکن بزودی اون رو تو یه کالبد دیگه بهت برمیگردونه اینو از صمیم قلب بهت میگم .