سلام خانم های گل.شبتون بخیر. یک فیلمی توی بچگی دیدم، دنبال اسمش هستم که دوباره ببینمش. خیلی ممنون میشم اگه یادتون میاد بهم بگید. فیلم سینمایی کودکان بود، ایرانی، طرفهای سال 1375.توی یک جنگل یک مردی خونه داشت. هفت تا دختر داشت. دخترهاش همیشه کثیف و ژولیده بودن. باباهه که میومد همه شعر میخوندن و زیر یک قابلمه هر کدوم مخفی می شدند از بس نامرتب بودن. بعد یک اتفاقی افتاد، اینها تمیز شدند. لباس های سفید عروس پوشیدن و موهاشون رو شونه کردند، باباهه اصلا نشناختشون. یادتون میاد؟ خیلی ذهنمو درگیر کرده.