2777
2789
عنوان

داستان زندگی واقعی و حقیقی

| مشاهده متن کامل بحث + 46727 بازدید | 142 پست
اسی خدایی ببین توی 1 ساعت چند پارت گذاشتی بابا از قبل تایپ کنید توروخدا چشم درد گرفتیم میرم 10 تاپیک ...

واقعا من رفتم پسرمو خوابوندم شوهرمم حابوندم هنوز تموم نشده، 🙁

❣️یا رب مباد نظر تو بگردد❣️

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

آنقدر استارترو اذیت نکنید برین بخوابین فردا بخونین ای بابا

زندگی بافتن یک قالیست.نه همان نقش و نگاری که تو میخواهی...نقشه را اوست که تعیین میکند....تو فقط بافنده ی خوبی باش...نقشه را خوووووب ببین...نکند آخره کار قالی زندگی ات را نخرند!!❤️

چندروز بعدش باغ عموم دعوت شدیم اونجا یه لحظه خواستم برم دستشویی ته باغ پسرعموم هم یواشکی اومد اونجا من اومدم فرار کنم دستمو گرفت جون‌مامانمو قسم دادکه من هنوزم دوست دارم باورکن فقط به خاطرمامانم بااون ازدواج کردم من هنوز تورومیخوام اگه میخوای بعضی وقتها یواشکی همو ببینیم منم باوجود اینکه عاشقش بودم ولی بهش گفتم خفه شو تو برام تموم شد من زاپاس کسی نیستم واواقعنم تموم شد برام دوسال بعد من با پسر یکی از همسایه هومونازدواج کردم ده سال ازم بزرگتر بود پسرخوبیه ولی عاشقش نیستم ولی باهاش آرامش دارم یه زندگی خیلی معمولی ازلحاظ عاطفی یه بچه هم دارم این ازدواجم صرفا به خاطراصرار مامانمو خواهربرادرام و حرف مردم انجام دادم وگرنه دیگه هیچوقت ازدواج نمیکردم ولی مجبورم کردن خوبیش اینه اذیتم نمیکنه کاری باهام نداره خیلی معمولی کنارهم زندگی میکنیم وتنها دلخوشیم دخترمه که با دنیا عوضش نمیکنم ولی هنوزم احساس میکنم قلبم یه جایی جا موند و زیریه خروار خاک موند و پوسید

پایان

و خدایی مهربانتر از حد تصور....خدایاشکرت🙏
واقعا من رفتم پسرمو خوابوندم شوهرمم حابوندم هنوز تموم نشده، 🙁

منم هی میخوام بخوابم میترسم فردا ک بیام ترکیده باشه چشمام کور شد از بس به صفحه گوشی نگاه کردم

دوست عزیز ، با احترام ...اگ با نظرم مخالفی لطفا ریپلی نکن عزیزم  ، چون من حوصله ی بحث ندارم ! از نظر بنده شما حرف بعدیت هم درسته 😉 بی ادب ها ب هیچ عنوان ریپلی نکنن چون جوابشونو نمیدم ضایع میشن 😂🤣
آنقدر استارترو اذیت نکنید برین بخوابین فردا بخونین ای بابا

اگه مطمئن بودم ک نمیترکه همین کارو میکردم

دوست عزیز ، با احترام ...اگ با نظرم مخالفی لطفا ریپلی نکن عزیزم  ، چون من حوصله ی بحث ندارم ! از نظر بنده شما حرف بعدیت هم درسته 😉 بی ادب ها ب هیچ عنوان ریپلی نکنن چون جوابشونو نمیدم ضایع میشن 😂🤣

تموم شد ببخشید اگه اذیت شدین همش درحال تایپ بودم این زندگی یه آشنای فوق العاده نزدیکم بود که ازهمه زندگیش خبرداشتم امیدوارم لذت برده باشین آخرشو حسابی خلاصه کروم‌چون چیز خاصی نداشت

و خدایی مهربانتر از حد تصور....خدایاشکرت🙏
چندروز بعدش باغ عموم دعوت شدیم اونجا یه لحظه خواستم برم دستشویی ته باغ پسرعموم هم یواشکی اومد اونجا ...

همین؟ 🙁🙁چقد بی محتوا اولین داستانی بود ک دیدم انقد َساد بوده

❣️یا رب مباد نظر تو بگردد❣️
همین؟ 🙁🙁چقد بی محتوا اولین داستانی بود ک دیدم انقد َساد بوده

چون رمان نبود که بخوام خیلی اب وتابش بدم زندگی واقعی یه نفربود

و خدایی مهربانتر از حد تصور....خدایاشکرت🙏
چندروز بعدش باغ عموم دعوت شدیم اونجا یه لحظه خواستم برم دستشویی ته باغ پسرعموم هم یواشکی اومد اونجا ...

ای خداااا  

فکرمیکردم آخرش باپسرعموش ازد

میکنه لعنت به این دنیاکه قصه لیلی ومجنون فقط براش تکرارمیشه 

ای خداااا     فکرمیکردم آخرش باپسرعموش ازد میکنه لعنت به این دنیاکه قصه لیلی ومجنون فقط ...

من پسرعموشم دیدم اونم واقعا بازنش خوشبخت نیست حیف این دوتا که باهم زندگی نمیکنن

و خدایی مهربانتر از حد تصور....خدایاشکرت🙏
تموم شد ببخشید اگه اذیت شدین همش درحال تایپ بودم این زندگی یه آشنای فوق العاده نزدیکم بود که ازهمه ز ...

ممنون عزیزم فقط کاش از قبل تایپ کرده بودی چون هی میخواستم بخوابم صبح بخونم ترسیدم بترکوننش منتظر موندم تا هی بذاری

دوست عزیز ، با احترام ...اگ با نظرم مخالفی لطفا ریپلی نکن عزیزم  ، چون من حوصله ی بحث ندارم ! از نظر بنده شما حرف بعدیت هم درسته 😉 بی ادب ها ب هیچ عنوان ریپلی نکنن چون جوابشونو نمیدم ضایع میشن 😂🤣
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز