بچه ها اول گفتم ک اشتباه کردم لطفا سرزنش نکنید ک چرا رفتی و اینا
دوسپسرم قراره اخر همین هفته بیان خاستگاری بعد خیلی از خاهرش تعریف میکرد ک خاهرم دکتر داروسازه و خیلی منو دوس داره فلان بعد کفت بیا بریم بیرون خاهرم خیلی دوست داره ببیندت
رفتبم یک کافهه نشستیم سلام احوالپرسی
بعد خاهرش شروع کرد منو سوال پیچ کردن چندسالته و برادرم و کجا دیدی و اصلا من هنگ کردم بعد از خانواده م پرسید چنتا بچه اید و خب ما زیادیم وقتی بعش گفتم چشماش گرد شد زل زد ب نامزدم