من 3 قسمته دارم میبینم خوشم اومده
محبوبه یه دختر داره به اسم زهره که الان با یه خانواده دیگه زندگی میکنه
سالها پیش محبوبه فکر کنم با شوهر دومش میرن خارج
الان برگشته ایران اما بهش گفتن که دخترت مرده
برادر شوهرش اسمش فرازه و عاشق خواهر زهره شده
و بابای زهره که زهره الان با اونا زندگی میکنه نمیخواد بزاره این وصلت سر بگیره که زهره به محبوبه نزدیک نشه و نفهمه مادرشه
شوهر دوم محبوبه هم پسر خودشو زن اولش رو همون خارج کشته
شوهر اول محبوبه هم میدونه که دخترش زهره زندس و با کیا زندگی میکنه اما نمیخواد بره زندگی زهره رو خراب کنه و بگه من بابای واقعیتم
به محبوبه هم گفت که دخترمون مرده
امیدوارم فهمیده باشی 😐😂