آره منم اینجوری بودم اوایل که فقط هر کاری میکردم یا دستمو میبریدم یا میسوزندم خودمو با قابلمه داغ😂
کلا آشپزیم دوران مجردی درحد برنج پختن و املت و نیمرو بود هیچی بلد نبودم بقیه رو بعد عروسی یادگرفتم تا 1 ماه اول که هر دقیقه برا هر غذایی به مامانم زنگ میزدم و میپرسیدم الان دیگه یاد گرفتم
وقت بذار برای غذات تا کامل نپخته و گاز رو خاموش نکردی از بالاسرش کنار نرو شعله رو هم کم کن که نسوزه
زودتر هم غذاتو بپز که تایمت خالی بشه و وقت آزاد داشته باشی
من با زود پز اوایل هر غذایی میپختم یا میسوخت یا آبش کم میشد درحدی که یه ربع دیرتر خاموشش میکردم میسوخت
الان قلقش دستم اومده درشو درست میبندم یه مقدارم بیشتر آب میریزم توش دیگه آبش بعد پخت اندازه میشه.
اوایل نمک غذا اندازش دستم نبود از ترس اینکه شورش نکنم همیشه بی نمک میشد غذاهام😂
یا مثلا روزای اول پیمانه برنجم دستم نبود درست میکردم یا خیلی زیاد میموند ازش یا کم میشد🤦♀️
خلاصه زمان نیاز داری تا قلق هر غذایی دستت بیاد مثل یه تمرین بهش نگاه کن با دقت کارتو انجام بده و بالاسر غذات وایسا تو تمام مراحلش
اگرم قبل غذات وضو بگیری و غذاتو نذر یه امام کنی هر روز درحین شستن و خرد کردن مواد غذایی و پخت غذا ذکر بگی غذات طعمش یجور دیگه میشه که همسرت بعد یه مدت دیگه دستپخت هیچکس اندازه ی شما بهش مزه نمیده اصلا غذای نذری طعمش یه چیز دیگست☺️