دوستان حقيقتش من حدود سه سالي هستش با پسري دوست هستم دختر خوبي هستم خودش هم هميشه بهم ميگه ولي اعتماد به نفسم خيلي پايينه فكر ميكنم زشتم همه بهم ميگن خيلي خوشگل و جذابي من فكر كردم حرف زدن من و اون سرگرمي و دو روزه هستش فكر نميكردم عاشقش بشم و قصدش جديه ادامه ش و ميگم
یه دونه برادرم ۸تیر فوت شد توی روز تولدش و ۱۵تیر عقدش بود اگه دلت خواست براش فاتحه و صلوات بفرست اسمش ابوالفضل پسر عیسی اگه خوندی بگو تا برات آیت الکرسی بخونم
شاید دوباره برگرده،سعی کن خودت ازش دل بکنی،اگه واقعا برای ازدواج میخواستت حداقل باید پا پیش می گذاشت،من تقریبا تو اطرافیانم از این عشقا دیدم اخر عاقبتی نداشته،ممنون عزیزم تو مهربونتری
یه روز یه دختر مثل الان تو اومد پیشم گفت چیکار کنم،اون یکسال از رابطه اش می گذشت،بهش گفتم قطع رابطه کن جوابش نده،حرفم گوش نکرد،بعد از هفت سال اشک تو چشماش جمع شدبهم گفت کاش حرفتو گوش کرده بودم