اولین دیدار که تو دانشگاه بود اصلا همکلاسی بودیم همه دخترهای دانشگاه ازش حرف میزدن من خوشم نمیومد
من ی مدت تو ی چت روم بودم و با ی آقایی حرف میزدم و ازشون خوشم اومد کار ب جایی کشید ک ب هم شماره دادیم دیدم بعلههههه
همکلاسی دانشگاهمه
جفتمون هنگ کرده بودیم
فردا ی کلاس و پیچوندیم رفتیم کافه دیما قشنگ یادمه چقدر چسبید
۳ سال دوست بودیم الانم ۱۴ روزه نامزدمه
سینگل بدبختم🤣
اول عقد کردم روز بعد تلفن کرد بیا خونه و اینا گولم زد سوارماشینم کرد اوردم خونه بعدش با هم تنها شدیم منو بوسید من نفسم بند اومد ترسید بعدشم اونروز پریود شدم لباسمم کثیف اولین بار اینجور شدم اونم نمیزاشت برم خونه بعد دید دارم گریه میکنم فهمید مشکل برام پیش اومده
ساعت پنج صبحه دخترررر کی حوصله تایپ طولانی داره...
هوچ راننده داییم بود منو دیده بود بعد میومد همیشه در مدرسه بعد مامانشو فرستاد ارایشگاه مامانم مامانمم بهش شماره داده بود ک ی وقت نبود زنگ بزنه بعد اینم از کیف مامانش قاپیده بود زنگید
همتون از ازدواج با همسراتون که دوست بودید راضی هستید ؟من خودم اگه چند تا اون اخلاق یه کم بدش نبود واقعا راضی هستم
