بچه رو دو بار خوابوندم تو بغلم بردم گذاشتم کنار تختمون بیدار شد و گریه کرد شوهرمم خواب بود.بار سوم دیگه برنداشتم و گریه میکرد داشتم همونجا ارومش میکردم.شوهرم پاشد که خب بخوابون بعد بزار گفتم دوبار خوابوندم گفت بزار خوب خواب بره بعد گفتم چیکار کنم تا صبح بغلم نگه دار گفت برو بیرون منم گفتم حرف نزن درو کوبیدم اومدم بیرون.از تو اتاق داشت میگفت درو چرا میکوبی خودت حرف نزن.الانم تو هال بچه رو پام خوابیده از بس گریه کردم سرم میترکه از درد.شما جای من بودین باز میرفتین تو اون اتاق؟