من متاهلم و خیلی از مادرم دلگیرم. توو زندگی برام از خودگذشتگی کرد ولی بعدش هزار برابر از حلقومم کشید بیرون... هیچکسم ندارم براش درد دل کنم
الان بعد گذشت ۵ ماه ک خونشون نرفتم هنوز تمایل ندارم ک برم. هیچ ذوقی ندارم چمدون فردام رو جمع کنم
مثلا یکی از کارایی ک باهام کرد این بود ک ارث پدریم رو با زور و قهر و فحش و . . . ازم گرفت.