نگران نباش. منم مثل تو بودم. البته خواهرم بیمارستان اومد اما اونقدر خسته بود که خوابید. بعد هم قرار بود برم خونه مادرم اما پدرم بیمار شد نرفتیم اونجا. با مادرشوهرم تو یه ساختمونیم. همین که رفتم خونه دیدم کلا حس میکنه بچه اونه ت اولین چیزی پیش اومد دیدم پرید بهم که تو بلد نیستی و .... .
اخرم بیرونش کردم. و کسی پیشم نبود شوهرم هم شب دوم که شد دیگه جاشو ج دا کرد که شب باید بحوابه و بره سر کار. من موندم و بچه ام.
تازه پدرم هم فوت شد ده روز بعد زایمانم. کلا خانواده خودم پاشیدن.
ولی خدا رو شکر از پسش بر اومدم. هیچ مشکلی هم پیش نیومد. اگر سزارین هستی بخیهع ات رو بکشی دیگه ازادی. من همه کارهای پسرم رو خودم کردم اونم بعد سزارین. تو هم مطمین باش میتونی