منم فقط لباس پوشیدم و یک عکس ساده. بابام که هنوز که هنوزخ ناراحته که حتی شوهرم ماشینشم نشست.چه برسه گل بزنه. ارایش هم خودم کردم. وقتی پیج ارایش عروس میبینم حسرت میخورم. شوهرمم فکر کنم بدونه. یه بارم که خیلی ناراحت بودم همه چیزو گفتم.که پشیمونم باهاش ازدواج کردم.خیلی ناراحت شد. همش میگفت جبران میکنم برات. اما کو. من
گه گذشته بر میگرده. من هنوز دارن از زخم زبون مادرشوهر میکشم.خیلی اذیتم کردن