فقط یبار بختک افتاده بود روم نصفه شب یهو چشمامو باز کردم دیدم یکی عییییییین خودم فکرکنم همون خودم بودم تکیه داده ب دیوار یه پاش رو زمینه یه پاشو تکیه داده به دیوار
سرشو کج کرده ززززززل زده به چشمام الان ک یادم میوفته میترسم ولی تو اون لحظه عین خیالم نبود