۴ سال باهر سختی باهم بودیم .واقعا همو دوس داشتیم اون بیشتر حتی .خیلی روم حساس بود
تا گذشت و رفتم دانشگاه و جو زندگی خوابگاهی روم تاثیر گذاشت و همچی و تموم کردم از همه جا بلاکش کردم و دیگ توجهی نکردم که چقد حالش بد میشع.عکسای پروفایلشو میدیدم که چقد حالش بده و انگار نه انگار .
تا گذشت به رسم عادت سال پیش تولدش رو که تو خرداد هست تبریک گفتم
و دوباره رابطمون پا گرفت .ولی باز... بعد از چند روز من بهم زدم تاجایی که فکر میکنه من با کس دیگه ای هستم .
الان که برگشتم شهرمون چند بار دیدمش و دلم لرزیده انگار که هنوزم دوسش دارم ولی غرورم نمیزاشت بش پیام بدم
الانم تولدش نزدیکه .دل تو دلم نیست که تبریک بگم یا نه .خیلی حس بدیه وقتی فکرشو میکنم که تولد منم چند روز دیگه اس و اون تبریک نگه دیوونه میشم .دوسش دارم ،میدونم که اونم داره چون حسم دروغ نمیگه ولی نمیتونم برم جلو ،یوقتایی هم فکر میکنم اگه با کسی باشه چی 😟تو یه بلاتکلیفیه مضخرفیم کمکم کنید... ببخشید طولانی شد