همین الان باهم بحثمون شد هرچی دلش خاسی گفت و از خونه زدم بیرون منم رفتم معذرت خاهی ولی دستور کنار کشید و رفت.من و اون اصلا نمیتونیم باهم راجب چیزی که ناراحتیم حرفی بزنیم ک اخرش بی احترامی بهم بشه و بیشتر اون ازم ناراحت میشه که من شوهرته و احترام منو نیکهه نداشتی
بگو منم زنتم احتراممو نگه دار
شاید غیرعمدی لحنت بده اسی
بگو منم زنتم احترام منو نگه نداشتی
والا 😑 شوهری دیگه مگه چی هستی
منم همينجورى ام اگه از چيزى ناراحت بشم به شوهرم بگم
آخرش انقد حرف ميشنوم همه چيز ميفته گردن خودم صد تا ناراحتى بيشتر از ناراحتى من اون ميگه كه واسه من اون وسط گم ميشه آخرشم من بايد معذرت خواهى كنم
بگو زنتم کنیزت ک نیستم
هیچوقت معذرت خواهی نکن ک پررو نشه
خسته شدم دیگه ..دیگه مث قبل دوسش ندارم ..الانم میگه دیگه حق نداری تا یمدت بری خونه بابات..اصلا نمیتونیم انگار همو بفهمیم..چیکار کنم؟اعصابم خورده
[QUOTE=138310028]بگو زنتم کنیزت ک نیستم[/QUOاتفاقا اون فقط احترام میخاد عصبانی شد من جوابشو ندم..اگه دوروزه گشنه بمونه چیزی نمیگه..ولی هیچوقت خودشو ن میبینه ک عصبانی بشه چیاپاس از دانش بیرون میاد بیرون آدم میگه اخرشب میگه تورودیگه ک دهنمو وا کردی منکهم کاری بهت نداشتم
یچی بگین یکم اروم بشم حالم خیلی خرابه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
