سلام دوستان من 9سال هست با یه پسری دوستم از سن 20سالگی بین ما کش و قوس زیاد بود من حتی یه بار تا مرز ازدواج هم رفتم ولی تا متوجه شد نزاشت خلاصه قرار بود شهریور امسال بیان خواستگاری و ازدواج کنیم ولی بازم بهونه اورد که من بهت اعتماد ندارم رفتارش تغییر کرد تا این که دعوا گرفتیم من کات کردم یه ماهه این هم بگم که یع آدم عصبی هست الان یه خواستگار دارم که خیلی ادم خوبیه و به شدت عاشق منه و میگه بدون من نمیتونه من از گذشتم گفتم بهش و میگه کاری میکنم که فراموشش کنی نمیدونم چیکار کنم خیلی هم واسه عقد عجله داره میترسم با وجود تمام مشکلات تو رابطه ی قبلیم نتونم فراموشش کنم رابطه ی ما خیلی طولانی بود
مشاور برو و به خاستگار الانت بیشتر فکر کن
همیشه منطقو انتخاب کن ببین عقلت چی میگه عشق بیچارت میکنه
با عقلت جلو برو احساس و ولش کن
من با احساس رفتم جلو الان ارزوم مرگه
نمیتونی فراموش کنی مطمئن باش_ ۹ سال یه عمره
واسه خاطر اینکه اونو فراموش کنی ازدواج نکن بخدا عشق منطق حالیش نیست
اول ب خودت زمان بده ی مدت بعد ببین اگه کمرنگ شد نقششو خاطراتش تو زندگیت بعد ازدواج کن
با عشق رفتی جلو که نه ساله اواره‌ای
به خواستگارت فکر کن.
عشقت دنبال بهونس که تا الان پا پیش نزاشته . هم شکاکه هم عصبی . بعدا به مشکل میخوری.
بزرگی می‌گفت اگه عاشقانه انتخاب کنی عاجزانه زندگی میکنی اما اگه عاقلانه انتخاب کنی عاشقانه زندگی میکنی
عجب صبری داری که نه سال باهاش بودی و بلا تکلیف بودی ،😳😲
عزیزم به خواستگارت فقط فکر کن و مطمئن باش کنار یه مرد خوب باشی اون فراموش میکنی
درضمن اون دوستت اگ قصد ازدواج داشت تا الان صبر نکرده بود بی خیالش شو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
17 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
