دخترم دو سال و هفت ماهشه تو خونه هستیم از تاریکی تنهایی میترسه همش به من میچسبه میگم از چی میترسی میگه اقا گرگه اونجایت همش کنارمن میمونم حیلی بخاطرش ناراحتم چیکارکنم کسی تا حالا این مشکل و داشته
میشه برای رسیدن به حاجتم یه صلوات بفرستید بزنم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟؟؟
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
کاشت ناخن سبکِ روسی😌❤زیبا و عَسَلی مَسَلی NAIL BY MARAl💅 حافظ سوره قل هوالله احد، سوم راهنمايي که بودم. يه معلم داشتيم که مي گفت هر انساني صورتش شبيهِ یِ حیوونِ حالا بنظرتون شما شبيهِ چه حيوني هستيد؟! هر کي براي خودش يه چيزي در مياورد. يه دوست داشتم اسمش سميّه بود. کپِ پنگوئن بود. هميشه هم مثلِ پنگوئن راه مي رفت. اما بلند شد با افتخار گفت: « من سگِ پا کوتاه هستم.» مام چيزي نگفتيم دلش بکشنه. چه اشکال داره؟ سگ نجيبِ خوبِ. بذار باشه.يادمِ اون موقع بيشتريا آهو بودن. يعني به هر کي که مي رسيد چند بار پلک مي زد مي گفت من شبيهِ آهو هستم. حالا شبيهِ هر چي بودن اِلا آهو… يکيشون که کُپِ بوزينه بود. يعني با بوزينه مثل گوجه اي مي موندن که از وسط له شده باشن ها اما باز رو يه پا واستاد گفت من آهو هستم.خلاصه به ما که رسيد ما راس و حسيني صاف واستاديم گفتيم به ما مي گن شتر. نمي دونم چرا کلِ کلاس ترکيد.چه کنم خو؟ اين داييمون از بچگي واس خاطرِ لبامون به ما مي گفت شتر. لب شتري، لب شتري از دهنش نمي افتاد اینکه خوبه بعضی وقتام میگفت مارال شبیه شتره معلممونم که تا اون موقع هم خودش و حفظ کرده بود پکيد از خنده
من اینجور مواقع میبرم پیش دعانویس....ولی بچت اگرم میترسه اصلا به روش نیار سعی کن همش کنارش باشی و سرگرمش کنی تا یه مدت که این ترس رو فراموش کنه اصلا واسش یادآوری نکن هرکاری بکن واسش که فقط این ترس از ذهنش دور بشه
هم روز هم شب نه یه سری کتاب قصه داره مثلا می می نی دست مامانشو ول کرده گم شده هروقت میریم بیرون بهم میگه دستمو بگیر مث می می نی گم نشم یا بز زنگوله پا میگه اقا گرگه تو اتاقه
میشه برای رسیدن به حاجتم یه صلوات بفرستید بزنم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟؟؟