بچه ها من۱۳سالگی عقد کردم و۱۶عروسی ۲۰سالگی خدا بهم یه پسر داد والانم۲۲سالمه...شوهرم از اول که عقدکردیم خیانتاش بعد یه ماه رو دیدم خیانت کردو بخشیدم خیانت کردوبازهم بخشیدم.تا گفتن عروسی کنید درست میشه وفلان...عروسی کردیم بهتر که نشد هیچ بدترم شد.وقیح تر شد...اصلا ابراز علاقه نیمکرد مگر برا رابطه...یه مدت درست شد باز شروع کرد خیانتاشو.تا اینکه چندمدت پیش خطایی ازم سر زد ودرعوض اشتباهم ۸۰۰تا مهریه امو بخشیدم.۸۱۴تا بود موند ۱۴تا به اضافه ۱۰میلیون چول درعوض اون۸۰۰تا...وکالت طلاق وحضانت پسرمم گرفتم....
تا یه ماه خوب بودیم باز شروع کرد به بهانه گیری ودعوا واینکه اگر جداشدیم فلان نکنیا جداشدیم موهای بچه رو کوتاه نکنیا الکی اسم طلاق میاورد.تا یه شب ایراد گرفت وفردا صبحش به خانواده ام گفت ورفت دنبال کارای طلاق توافقی ولی من اونو لغو کردم وبا وکالت طلاقم پیش رفتم با وکیل...زمانی که وکیل متن بخشش مهریه امو خوند گفت شما اون ۱۴تا سکه ام بخشیدی و۱۰تومن پولم گرفتی....خونم به جوش اومد ومسمم تر شدم برا جدایی....حالا مدتیه خبردارشدیم از طریق یه بنده خدایی که با یه زن البته قبل اون خطای من فهمیدیما...با یه زن صیغه کرده ومیرفته برا دعا پیشش چه دعایی رونمیدونم....ادامه میدین برا این مدل زندگی؟؟؟