سلام خانوما .من ۲۵ سالمه و ۱۱ ساله ازدواج کردم .با اینکه تو زندگیم خیلی سختی کشیدم ولی من همیشه مثل کوه بودم و هستم و نمیزارم مشکلات منو درگیر کنه .من همیشه با اونا میجنگم .ومیتونم با تمام وجودم بگم خوشبختترین زن دنیا من هستم .میدونی یه سری مشکلات دارید ولی اطرافم پر شده از ادمای منفی که قدر لحظه هاشونو نمیدونن .من احساس میکنم اینطور ادما فقط برای وقت تلف کردن و حوردن و خوابیدن به دنیا اومدن ....
ما بدنیا اومدیم برای خودمت به هم برای شاد زندگی کردن کمک کردن به دیگران .
یکمم از خوبی های زندگیتون بگین چرا همیشه طرف بد ادم هارو میبیننین هممون خدا افریده .خوشبخت زندگی کنین .
من چندییییییین ساله سمینارهای اقای شاهین فرهنگ نگاه میکنم و دوره شکرگزاری هروز انجام میدم .واقعا من انگار از نو افریده شدم .من به همه به خیلیا کمک میکنم هم ماااادی و هم معنوی که زندگی چندنفر از مرز طلاق برگشته .میدونین حیلی زیباست که یکی بهت بگه خدا خوشبختت کنه خدا اخرت بخیرت کنه اونم از ته ته ته دل......برین قانون کارما قانون دارما قانون خلا رو ببینین چیا میگن این قانون ها چیا میگن....واقعا قبول کنین که بعضیا اومدن فقط لباس بخرن بپوشن بگن بخندن یا افکار منفی داشته باشن و همینجور هم میمیرن .ما اومدیم تو این دنیای فانی امتحان بدیم مثل مدرسه هم درس هم زنگ تفریح ......خوشگذرونی مال اخرته وقتی میریم بهشت....تعریف از خودم نباشه .ولی زندگیم خودم ساختم میتونستم طوری رفتار کنم که الان شاید در جایگاه خوبی نبودم و منو بزور در سن ۱۴ سالگی شوهر دادن همسرمم ازم ۱۲ سال بزرگه .میتونستم در دعواهامون که اوایل زیاد بود منم قهر کنم بیام خونه بابام طلاق بگیرم .ولی مثل صبر ایوب صبر کردم به زندگیم عشق دادم غرورم بعضی وقتها شکستم .ولی الان واقعا زندگیم محشررررررررره .با اومدن دخترام که ۵ و ۴ سالشونه زندگیم شیرین تر شد .اون خواهرشوهرایی را که من تو چشم دشمن میدیدمشون الان از خانواده خودم بهم نزدیک ترن خیلی دوسشون دارم عاشقشونم واقعا خیلی مهربونن خدا حفظشون کنه .بیایید بجای تغییر دیگران خودمونو تغییر بدیم .بعد این تاپیک اگه میخوایین پست بزارین تا ۱۰ بشمارین .فک کنین تامل کنین اگه میخوایین شماهم زندگی عالیییی مثل من داشته باشین من در خدمتم.من عاشق کمک کردنم