2777
2789

مادرشوهرم گفت دارم میمیرم گفتم خداروشکر برگشت چپ چپ نگام کرد😂😂نمیدونم چرا اینوگفتم خودمم جاخوردم

دوستای گلم حاجت دارم میشه برام صلوات بفرستین هرکی صلوات فرستادلایکم کنه منم براش میفرستم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یه فامیل داریم خانمه حیلیییی ازمن خوشش میومد میخاست منو برا پسرش بگیره و زیادم میومدن خونمون ی روز اومدن و شلوغ بود خونه سریع رفتم اتاق شلوارم رو عوض کنم وقتی ک در اوردم یهو خانومه و مامان بزرگم اومدن اتاق وای داشتم میمردم از خجالت خیلی زشت شد☹

یه استاد داشتیم خانوم بود گفت قراره شما درس بدین من بخوابم برعکس همه کلاسا من خواستم بگم استاد نمیشه کلا درس ندیم همه بخوابیم  گفتم استاد نمیشه دوتایی باهم بخوابیم😂😂😂😂😂😬😬😬😬.هیچ منظوری نداشتم یهویی شد😂😂

شک نکن آخرش همونی میشی ک بهش فکر میکنی 👑 

با خشتک پاره رفتم خونه مادرشوهرم ‌....خشتکم از ناحیه خودم قابل دیدن نبود .خدایا ااا

 با بخشیدن، واقعیت های گذشته عوض نمی شوند زیرا گذشته را نمی توان تغییر داد. ما فقط می توانیم دیگران را ببخشیم تا به آرامش بیشتری برسیم. بخشش به ما اجازه می دهد با گناه، سرزنش و احساس شرم خداحافظی کنیم و به ما یاد می دهد که با دوست داشتن دیگران از شر ترس های گذشته رها شویم

این که میگم نقل قول یه نفر دیگست

میگفت تو خیابون منتظر تاکسی بودم و همزمان داشتم فکر میکردم برم خونه چی بپزم یهو یه تاکسی رسید منم دست گرفتم بلند وسط خیابون گفتم کتتتتتتتلتت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز