سلام دوستان تاپیک قبلی اگه بخونید متوجه میشین ولی بازهم یه توضیح کوچیک میدم شوهر من چند روز کاری رفته بار برده اخه راننده س بعد برادر شوهرم یه دوست دختر داره که دیروز اومد از من خواست که من کلید های خونمون رو بدم بهش خودمم برم خونه مادرشوهرم و اون دختر رو بیاره خونه ی من منم پیچوندم گفتم که عصر مهمون دارم و زنگ زدم مامانم اومد بعد امروز من به شوهرم گفتم عکس العمل شوهرم خیلی بد بود واقعا می ترسم بره با برادرش کاری کنه باز همچی بیوفته گردن من کاش چیزی نمیگفتم