2777
2789
عنوان

سوتی های خنده دارتون پیش خانواده شوهر😅

| مشاهده متن کامل بحث + 4390 بازدید | 62 پست

یه بار حرف ماه رمضونو زمانش تو سال شد. گفتیم این موقع خوبه و اگه فلان موقع بیفته خیلی سخت میشه روزا بلنده . بعد پدر شوهرم گفت اره مخصوصا اینکه تو محرم بیفته. منم خیلی محکم و قاطع گفتم ارهههه .همشون بهم خندیدن🙄

یه بارم شوهرم سرکارم گذاشت رفته بود جای اومد ازش پرسیدم شام چی بود الکی گفت کباب دادن منم گفتم عه خوبه .با پدرشوهرم دوتایی بهم خندیدن.سوتی های تابلویی میدم نمیتونمم جمعش کنم.دوزاریم لوله اس کلا

اگه قراره من اونی باشم كه تو میخوای دیگه من ،من نیستم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

این خاطرم ربطی به شوهراینا نداره برا اولین بارر رفته بودم یه رستوران شیک از اینا که گارسون دم در می ...

😂😂😂😂خداا مردم از خنده

درساحل زندگی قدم میزدم،همه جا دو رد پا دیدم،جای پای من و خدا،به سخت ترین لحظات که رسیدم،فقط یک جای پادیدم،گفتم خدایا درسخت ترین شرایط مرا تنها گذاشتی،ندا امد تورا در سخت ترین شرایط به دوش کشیدم....

منم یبارنامزدبودیم باشوهرم  وخواهرشوهرام وخواهرم رفتیم بیرون سس روریختم روشلوارشوهرم همشم میخاست پاکش کنم نمیزاشت منم بذم اومد وباهاض قهرکردم بعداهاخودش گفت دست زدی به پام یه جوری شدم رونشده جلواونابگم بهت😁😁😁

 اى كسانى كه ايمان آوردايد ديگرعمرابتوانيدبخوریدوبیاشامیدچه برسدبه این كه اسراف كنيد سوره روحانى ایه ۹۹.                                

منم یبارنامزدبودیم باشوهرم  وخواهرشوهرام وخواهرم رفتیم بیرون سس روریختم روشلوارشوهرم همشم میخاس ...

😂😂😂😂اصن این مرداهااااا

درساحل زندگی قدم میزدم،همه جا دو رد پا دیدم،جای پای من و خدا،به سخت ترین لحظات که رسیدم،فقط یک جای پادیدم،گفتم خدایا درسخت ترین شرایط مرا تنها گذاشتی،ندا امد تورا در سخت ترین شرایط به دوش کشیدم....
این خاطرم ربطی به شوهراینا نداره برا اولین بارر رفته بودم یه رستوران شیک از اینا که گارسون دم در می ...

مگه جن دیده بودی که گفتی بسم اللّه رحمان رحیم 😐😐😂😂

زندگی⬅️     :):
منم یبارنامزدبودیم باشوهرم  وخواهرشوهرام وخواهرم رفتیم بیرون سس روریختم روشلوارشوهرم همشم میخاس ...

بنده خدا چقدر تو خماری بوده که بایه دست زدن رفته فضا😆😆😆

و خدایی مهربانتر از حد تصور....خدایاشکرت🙏
بنده خدا چقدر تو خماری بوده که بایه دست زدن رفته فضا😆😆😆

سس بدجایی ریخته بود

 اى كسانى كه ايمان آوردايد ديگرعمرابتوانيدبخوریدوبیاشامیدچه برسدبه این كه اسراف كنيد سوره روحانى ایه ۹۹.                                

وااااای یه دفع مهمون اومده بود خونمون بعد پذیراییمون جدابود دوتا درداشت یکی به حال یکی به آشپزخونه بعد آشپزخونه وحال هم یه در داشت که بهم راه نداشت عمه مامانم اومدن خونمون منم خودمو قایم کردم تو حال که منو نبینن بعد فک کن داداشم خواست بره میوه بخره اخه اینا سرزده اومده بودن یه دفع دیدم شوهر عمم دنبالش از در حال اومد تو حال منو اینجوری😵من فرار کردم تو آشپزخونه بعد دوباره دنبال داداشم دوباره درو باز کرد اومد تو آشپزخونه🥴واااای که آبروی من رفتم گفتم عجب اشتباهی کاشکی اولش سلام میکردم اینقد ضایع نمیشدم

و خدایی مهربانتر از حد تصور....خدایاشکرت🙏
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

قندم 500

توسلی | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792