میدونستی که بچه داره و قبول کردی..
سخت نگیر..
اگر مرد خوبیه از دستش نده..
بالاخره هر مردی یه عیبی داره..
یکی پدر مادر پیر داره که میندازه گردن آدم و لگن باید زیرشون گذاشت.. یکی خانم بازه.. یکی بی عرضه است و کار و بار نداره و در ماه ده روز هم کار نمیکنه..یا یکی مثل شوهر من بددل وسالهاست حسرت از در بیرون رفتن به دلم مونده و خودش رفیق باز و الکلیه و چندتا خواهر افریطه داره..حتی قبل ازدواج سوء سابقه داشته و به ما نگفتن.. قبلا مست میکرد به هر بهانه منو میزد و فحش و.. یا رو مردم چاقو میکشید ولی الان کمتر میخوره بهتر شده.. در حالی که من یه دختر محجبه تحصیلکرده تک دختر خوشگل بودم خواستگار زیاد اومد این توشون در ظاهر بهتر بودولی ای داد که در باطن بدتر..
یا همسایه مون شوهرش یه بچه از زن اولش داره که بچه هه بیچاره خیلی ساکته.. ولی مرده بعد چند سال معتاد شده و تا حالا یه بار ندیدم خونه اینا مهمون بیاد یا بوی غذای خوب بیاد یا لباسای قشنگ زن و بچه اش بپوشن یا مسافرتی ببره..زنش بیچاره چند بار قهر رفت ولی برگشت.. مرده بابای پولداری داره بهش خونه ویلایی داده کار داده خرجشونو میده..ولی این مرده آدم نمیشه.. هرکس رو نگاه کنی یه جور بدبخته..
به بدبختیای دیگران نگاه کن ببین تحمل یه دختر بچه انقدر سخته که طلاق بخوای..
نمیدونم شوهرت زنشو طلاق داده یا فوت کرده.. ولی بدون برای یه دختر قبول یه زن دیگه جای مادر خیلی سخته.. جای تو مخ شوهرت رفتن برو مشاور و بچه رو هم ببر بذار کمکت کنه بتونین با هم کنار بیاین و اون دختره بچه خوبی بشه..