سلام.دلم گرفته بود جایی بهتراز اینجا پیدا نکردم درددلی کنم.اول دعاکنین برا همه اونایی که خونه ندارن..مستاجربودیم یه مشکلی واسمون پیش اومد اومدیم برا یه مدت خونه ی برادرشوهرم زندگی کنیم.کارا و اداهای جاری یکطرف دستوردادن و ریاست بازی شونم یکطرف..به همه خانواده های شوهری برنخوره ولی بعضیاشون خیلی دخالت میکنن و هرچی ام مقصر پسرخودشون باشه کاسه کوزه ها رو سر عروس بیچاره میشکنن.منم عین بدبختا هرجی گفتن گفتم چشم الان پشیمونم.همینجور پا در هوا موندیم چه کنیم چیکارنکنیم.فقط برای حال دلم دعاکنین ممنونم