2777
2789
عنوان

برم یا نرم؟؟

72 بازدید | 8 پست

سلام دوستان من دانشجو رشته حسابداریم

یه کار پیدا کردم تو خیریه فعلا ک ماه رمضون ساعت 9 تا 2 بعدازظهره بعد از ماه رمضون 8تا 2.30 کارشم زنگ زدن به یسری شمارست محیط کارشم کاملا زنونه ست هرکی میزو تلفن داره بعد یه دختره ک اونجا بود معلوم بود تازه استخدام شده بود میگفت ک انگار به 200 جا باید زنگ بزنی (غیر از من اونجا 4 نفر دیگم کارشون همینه اخه مگه میشه هرکی بخواد به 200 نفر زنگ بزنه)بتونی با لحنت یجوری رفتار کنی ک بیانو کمک کنن چون پرونده اینجا زیاد هست و خیلیا به کمک نیاز دارند حقوق ثابتشم 500 ستادم انگاری 150 اضافه میکنه بعد هرکی ک ازطرف تو بیاد هر یه میلیون کمک 50 هزار تومانم پورسانت برای توئه مامانم ک میگه نمیخواد بری نموندی گشنه ک بخوای بخاطر 500 تومن بری سرکار😂 اما خودم از یه طرف دوست دارم مستقل بشم بعد بنظر خودم ساعت کاریش خوبه هم به تفریحم میرسم هم کاره دیگه از یه طرف سختمه صبح زود بلند بشم بعدم چادر و پوشش سرکار اجباره ولی من چادری نیستم کمی هم بی حجابم با اینم مشکل دارم خواهرم ک میگه برو برا خودت خوبه اما مامانم زیاد تمایل نداره بنظر شما چه کار کنم برم یان؟؟

تو بمونی توی خونه بهت پول میدن؟ فعلا هم کار نیست محیطشم خوبه با آدمای مختلفم آشنا میشی تجربه میشه برات اگرم دوست نداشتی میای بیرون

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
تو بمونی توی خونه بهت پول میدن؟ فعلا هم کار نیست محیطشم خوبه با آدمای مختلفم آشنا میشی تجربه میشه بر ...

نزدیک خونمون هست اما میدونین حجابش برام سخته چون هم محله ایام منو میشناسن نمیگن ک این دختر چرا صبح تا ظهر ی شکله اونوقت بعدازظهر ک میرم کلا یجور دیگم  

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نزدیک خونمون هست اما میدونین حجابش برام سخته چون هم محله ایام منو میشناسن نمیگن ک این دختر چرا صبح ت ...

برو بابا من دانشگاهچادر میپوشیدم بیرون و... مانتویی موهامم میریختم بیرون😜🤦‍♀️🤣

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز