زندگی عاشقانه

اومدم فقط بخونم 

منم

همه اعصاب خوردی و مشکلات همیشه هست فقط مقدارش کمه یا زیاده یا کمه مشکلات ولث همیشه هست

۴/۵ سال

بهتر شده هرچی گذشته

سلام من ۶ ساله ازدواج کردم و الان باردارم .جوری شدیم که ی روزم تحمل دوری همو نداریم .اول ازدواجم بر اساس منطق بود ولی الان عاشقانس 

نه اینکه عشق از بین بره ولی کلا تغییر می‌کنه همه چی

مخصوصا بعد بچه دار شدن و یه سال اولش

پنج ساله ازدواج کردم رابطه مون در گرو شناخت همدیگه سال به سال بهتر شده روابط عاطفی مون چه کلامی چه مادی چه معنوی چه تختی و ... خوبه پسرمم دوسالش هست

منو همسرم 6ساله تقریبا ک باهمیم کلا دوستی و نامزدی و اینا

من ک روز ب روز بیشتر عاشقش میشم اینوجدی میگم

یعنی باهردعوا و دلخوری وقهر کمترم میشه ها ولی شیرینی اشتی ببعدقهربیشتش میکنه

همسرمم دارع کم کم فهمیده تر میشه و بیشتردرکم میکنه

ب زندگیمون بیشتر اهمیت میده

من نسبت به دوران نامزدي هيجاناتم كمتر شده ولي عشقم به همسرم عميقتر شده 

بچه زن و شوهر رو از لحاظ فيزيكي از هم دور ميكنه ولي از لحاظ روحي و رواني بهم نزديكشون ميكنه

اين نظر من 🙂 

سالام عزیزم  ،   ما   اوایل زندگیموش   خیلی بااهم خوب بودیم   روابط  ج ن س ی مونم   خوب بود و زیاد      بعد که بچه دارشدیم  چون   دوتا بچه  با فاصله  کم   داشتیم  دیگه  یکم  رابطمون سرد تر شد   ولی الان خدارو شکر   زندگیمون عالیه   همه چی خوبه 

چقدر از پیاما انرژی گرفتم

من ۷ساله ازدواج کردم،تا ۵سال اول فقط باید تحمل کنن دوطرف،چون خیلی اخلاقای برعکس هم وجود داره،بعد اون کم کم آدم کنار میاد با اخلاقا و رفتارای طرف مقابلش و کارایی که قبلاً میکرد شاید واسش خنده دار هم باشه

اما تا یک سال بعد بچه دار شدن امکان داره خیلی مشکلات پیش بیاد مثلا یکیش شب بیداری های بچه که امکان داره کلی دعوا بوجود بیاره

و  اینم بگم  اوایل   با اینکه رابطه هامون خیلی خوب  بود  ولی دعواها مونم  زیاد بود   ولی الان به ندرت پیش میاد  دعوا کنیم    روز به روز  عشقمون  بیشتر میشه   و  با هم   احساس  خوشبختی داریم   و  نزدیک  ۹ ساله  از  نامزدی  و ازدواجمون