2777
2789
عنوان

ازیت میشم...خیلی بهم بر خورده...

| مشاهده متن کامل بحث + 505 بازدید | 33 پست

برای منم همینطوری بود هیچ کدوم از عیدا عیدی ندادن هیچ یه تبریک خشک و خالی ام نگفتن من که واسم مهم نبود اما اینکه بین درو همسایه از مامانم می‌پرسیدن عیدی دخترتواوردن یا نه خجالت می‌کشیدم چون حس میکردم بهم اهمیت نمیدن 


👈الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم👉

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

نه حساس نیستی حق داری

ولی باهاش کنار بیا ناراحت بشی یا نشی هیچ فرقی نداره اونا کار خودشونو میکنن تجربه دارم که میگماااا

منم بعد ازدواجم نه پاگشا کردن نه چیزی دادن بهم نه عیدی نه هیچی

چند سال درگیر این بی احترامیاشون بودم نتیحش شد انواع بیماری های عصبی واسه خودم

اونام هرروز خوشحال تر از دیروز 

واست بی اهمیت باشه ولی باهاشون مثل خودشون رفتار کن 

«شب» می رود. این اقتضای «طبیعت» و «حکم» تاریخ است!
دیگ خوشم نمیاد ببینمشون🙁

میفهممت 

اما در کل اکثر فامیل شوهرا همینن

از منی که ۱۵ ساله عروس هستم داشته باش 

تا اونجایی که میتونی بی تفاوت باش 

و گفت هرگز جز مردم نادان کسی از رحمت خدا ناامید نیست
چجوری اخه 

از وقتی اومدم خونه خودمون محلشون نمیدم و خونشون نمیرم.

البته زیییییاد اذیتم کردن

حتماااااااا بخونین👇❤💚💜دو تا بچه بودن توی شکم مادر.اولی  میگه تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟ دومی: آره حتما. یه جایی هست که میتونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم. اولی: امکان نداره. ما با جفت تعذیه می شیم. طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده. دومی: شاید مادرمونم ببینیم. ولی مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش؟ دومی: به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه. اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره. دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی.مثل دنياي امروز ما و خدايي كه همين نزديكيست.😍
برای منم همینطوری بود هیچ کدوم از عیدا عیدی ندادن هیچ یه تبریک خشک و خالی ام نگفتن من که واسم مهم نب ...

منم الان همین حسو دارم مامانمم ارم میپرسید خجالت میکشیدم چیزی بگم 

نه حساس نیستی حق داری ولی باهاش کنار بیا ناراحت بشی یا نشی هیچ فرقی نداره اونا کار خودشونو میکنن تج ...

دیگ دوس ندارم برم خونشون کلا خوشم نمیاد ازشون بعد این کارشون

منم الان همین حسو دارم مامانمم ارم میپرسید خجالت میکشیدم چیزی بگم 

منم خانواده شوهرم اصلاکاری بهم نداشتن ولی شوهرم برای هرمراسمی میومددنبالم میرفتیم خریدبه نظرمن که مقصرشوهرشماست نه خانوادش

حالا من و شوهرم دختر عمه پسر دایی هستیم بعد تو همین محل ما یکی دیگه دایی هام هم هستن اونا که میخواستن عروس بیارن 

عیدی دختر رو دادن به مادرشوهرمینا که درست کنن 

خواهر شوهرا و مادرشوهر همه داشتن برای اون تزئین میکردن و هی تز میدادن که اینجوری کنیم اونجوری کنیم 😐😐

منم تو دلم میگفتم شما که بلد بودین چرا واسه عروس خودتون نکردین(ما خار داشتیم😐🤦)حالا من نمی‌خواستم طلا بیارن یا چیزی که گرون باشه یه دو تیکه لباسو که می‌تونستن  بخرن باور کن من با یه روسری خوشحال میشدم همین که برای آدم ارزش قائل باشن خودش کلیه تازه شوهرمم می‌رفت سرکار یه تبریک که می‌تونستن مثلاعروسشون بودم خیر سرم دل منم ازشون گرفته 

مهربونن دوسشونم دارم اما خب دیگه 

بعضی موقع یه حسرتای کوچیکی رو دلت میمونه که خودتم در عجب میمونی


👈الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم👉
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز