رفتم آماده شدم بزنم بیرون گفت بی اجازه و فلان گفتم پاشو پس منو ببر بیرون گفت نه و فلان
منم رفتم لباسامو در آوردم چسبیدم به گوشیم پشتمو بهش کردم
دیگه بنظرتون چجوری بچزونمش
حقم با من بود
تو قرنطینه کجا میرین خدایی
فک کنم فقط من چسبیدم خونه
کجا خواستی بری
کورنا
ول کن بابا
اشکال نداره و فلان
بزرگش نکن و بهمان
منم بحثم شد
پاشده باپسرداییش رفته بیرون منم حرصم گرفت
گفتم ش بریز میخوام نت بخرم گف اومدم خط دومم رو میدم بهت ک نت داره
گفتم من الاان میخوام نت ش بفرس
گف تانیم ساعت دیگ خونم
وایسادم نیم ساعتش شد یک ساعت
نیومد خودم پاشدم رفتم از سوپری خریدم
اومد اول یکم شوخی و اینا کرد محلش ندادم
گف با اجازه کی رفتی
گفتم من اجازه نمیگیرم از کسی
عصبانی شد همه چی رو میکوبید بهم
باز پسرداییش اومد رفتن پارک سرکوچه😏
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
