من اصن از خونم بیرون نمیرم خونه کسی میرم شب برمیگردم خونم خوشم نمیاد بعد اونا بیکار ندارن بخورن
ببین عزیزم تو اگه بخواهی راحت باشی و اونا نیان باید بگی و فکر این نباشی که شوهرت ناراحت میشه یا خواهرش!!چون فعلا که حق کاملا با توعه و اونا دارن اشتباه میکنن.وقتی یکی انقد نفهمه پس ناراحت هم شد به جهنم.والا دیگه همش که نباید تو مراعات کنی.
افرین چه باشعوروفهمیده چه خواهروعمه ی خوبی هستی خداحفظت کنه
باور کن با اینکه خودمم شاغل هستم ولی بیشتر وقت ها حتی نهار و شام بچه های برادرمم من میپزم میان میخورن و میرن مثل دختر خودم دوسشون دارم اونا پسر هستن بچه من دختر، همیشه به بچه من زور میگن و دعواشون میشه ولی خم به ابرو نمیارم برعکس برادرام و خانوماشون با پسرای خودشون دعوا میکنن که به دختر من زور نگن تازه من ناراحت میشم دعواشون میکنم که چرا پسرارو دعوا میکنید و نمیزارم کسی وارد دعوای بچه ها بشه میگن خودشون باید از پس خودشون بربیان، به خدا جونم میدم برای بچه های داداشام یعنی انقدر دوسشون دارم میپرستمشون هر روز باید بوشون کنم تا اروم بشم
عزیزم مهمون تا ۳ روز مهمونه تا اتمام ۳ روز ازشون پذیرایی کن از روز چهارم بی احترامی نکن ولی مثل مهمون هم باهاشون برخورد نکن اگر عزت نفس داشته باشن زود بساطشونو جمع میکنن
تو ایندوره ادماز پس خرجو مخارج خودشو خونوادش بر نمیاد ایناواقعن درک ندارن؟؟من اگ جات بودم زنگش میزدم میگفتم یه روز دوروز ن یه هفته قدمت ب چشم ولی مراعات مارو نمیکنی مراعات داداش بدبختتو بکن تو این وضعیتو بیکاریو بی پولی معلوم نیس کی کارو کاسبی درست بشه والا خودمون باشیم بلخره میتونیم از سرو تهش بزنیم یروز سیبزمینی اب پز یروز املت ولی اگمهمون باشه مجبوریم تو رودربایسی هروز یا برنجو خورش بپزیم یا جوجه ای چیزی چقد مردم بیشورن بخدا خیلی حرصم گرفته
وچه تازیانه ها که نخوردیم از زبانهای خود عزیز کرده!!!!