من یه بار خواهر کوچیکمو بردم دستشویی نصف شب بود در دستشوییو بازکردم براش منم خواب آلود بودم خیلی یکی از دستشویی اومد بیرون فک کردم خواهرمه دست گذاشتمپشتش ببرمش سر جاش یهو تو نصف راه غیب شد از ترس داشتم سکته میکردم واسه اینکه خواهرمم نترسه برگشتم دم دستشویی تا اومد بیرون بدوبدو بردمش سر جاش تا خود صب سگ لرز شدم