یکی از آشناهای شوهر سابقم که پزشک هم هست از دو هفته پیش خبردار شد که جدا شدم و از وقتی فهمیده تنها زندگی میکنم و جدا شدم اصرار داره که باهام ازدواج کنه
سنش بالاست و وضع مالیش عالیه؛ ولی من هم از نظر مالی مستقل هستم و نیازی به ازدواج مجدد برای حمایت مالی ندارم
قبل از جدایی بعضی وقتها که تو مهمونی یا شرکت شوهر سابقم میدیدمش به شوخی میگفت یکی از دوستام رو برای ازدواج بهش معرفی کنم و از وقتی که فهمیده جدا شدم ولم نمیکنه
دوستام میگن بهش نه نگو و قبول کن؛ ولی اعتقادی به ازدواج مجدد ندارم
کاش یکی رو پیدا کنه و دست از سرم برداره
شما اگه جای من بودید قبول میکردید؟