پسرم ۴سالشه چندماه پیش خونه مامانم بودم.پسرم تو اتاق بازی میکرد خواهرم کنارش نشسته بود میگه چشاش با تعجب یه جا خیره شد وحشت کرد ،دیدم جیغ زد از تو اتاق دوید واقعا وحشت کرده بود اومد تو بغلم قلبش خیلی تند میزد.
بهش گفتیم چی بود ،گفت قدبلند سیاه وحشتناک .
اون سمت خیابون مامانم اینا تپهخاکی ماننده بریم تو حیاط خونش دیده میشه رفتیم فردا با خواهر تو حیاط خونه مامانم پسرم تا تپه نگاه کرد گریه بریم خونه نگاه آقاه کله اش بریدن اونجا افتاده .رو اون تپه نشون میداد .از تو ساختمونم پشت پنجره بردیمش میترسید میگفت وحشتناکه جیغ میزد.الان چندماه گذشته تنها پاشوتو اون اتاق خونه مامانم نمیزاره