2777
2789

يادتونه گفتم با یه آقایی دوست شدم تازه؟ امروز بعد دوهفته میگه فعلا دوست بمونیم تا ببینیم چی میشه منم گفتم شما به اسم ازدواج اومدی جلو حالا داری زرنگ بازی در میاری؟ تربیتش هم که گفتم چطور بود. گفت برم قدم بزنم بیام حرف بزنیم گفتم باشه و قطع کردم. بعدش پیام دادم که مگه قدم زدن با دوستت چقدر مهم بود! کنسلش میکردی خب. بعدم نوشتم که خیلی دوست داشتنی هستی اما هدفمون فرق داره خدانگهدار برای همیشه. بعدم بلاکش کردم. 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

میدونم الان عصبی میشه اما برام مهم نیست. منو احمق فرض کرده. تعادل روحی هم نداشت . امروز بیخود و بیجهت قهقهه میزد. یا میگفت شما خانوما جزو املاک آقایون هستین. اصلا چرت و پرت میگفت. فکر کنم چیزی مصرف ميکرد

میدونم الان عصبی میشه اما برام مهم نیست. منو احمق فرض کرده. تعادل روحی هم نداشت . امروز بیخود و بیجه ...

این یه چیزیش بوده 

احتمالا ترا میزده توهم میگرفتتش😑

خوب شد ولش کردیا ولی خب

یک ذره عجیب بود کارت😧

این حربه همه پسرهاست که به اسم ازدواج میاند جلو... تورو خدا مراقب باشید... والا بخدا به پیر به پیغمب ...

پس طرفدار اون ازدواجایی هستین که طرف موقع خوندن خطبه تازه شوهرشو میبینه  

این حربه همه پسرهاست که به اسم ازدواج میاند جلو... تورو خدا مراقب باشید... والا بخدا به پیر به پیغمب ...

شوهری ک میاد عقد محضری میکنه بعد اولین رابطه از فرداش ادا اطوارش شروع میشه چی بعدیمدتم میگم بچه گفت باید یمدت اشنا بشیم گفتم اشنایی مال قبل عقد ن بعد عقد. البته بچه دار نشدم ازش. و بعددوسال داریم جدامیشیم چون مسخره گفت فقط واس رابطه اومدم گرفتمت و اینک شهر بزرگ. زندگی میکنین هروقت میایم جا داسته باشیم. ینی چی اخه


وا، خدا لعنت کنه


وقتی مهریه نفقه قسطی باشه این میشه با پررویی میگ برو بذار اجرا اگ. تونستی بگیر فرار میکنم ی شهر دیگ. خب من با همچی ادم بیحیایی چکارکنم پدرمادرشم جوابگو نیستن تا چیزی بگی آی قلبم راه میندازن. یبار اینجا گفت نوبت دکترمیخاد واس باباش بگیره. گفت باید همراهم بیای گفتم خودت خب برو گفت اگ نیای منم واس خونه اجاره ای همراهت نمیام خوبه هردومون تو خونه زندگی میخایم بکنیم ها. باهاش رفتم دیدم مطب روانپزشکه گفتم تو ک بابات دیابت داشت ک گفت از دست تو روانی شده گفتم خوبه یکساله پامو شهرشما نذاشتم ارتباطیم ندارم باهاتون. انقد بیحیاست این مرد ولی ببینیش میگی چقد مظلوم و با ادبه طاهرش فریبکاره

وقتی مهریه نفقه قسطی باشه این میشه با پررویی میگ برو بذار اجرا اگ. تونستی بگیر فرار میکنم ی شهر دیگ. ...

وکیل بگیر عزیزم اصلا کوتاه نیااگه فرار کرد شهر دیگه رسوای دو عالمش کن مجبور میشه مهریه رو بده، 

عزیزم بچه ای فعلا به نظرم فعلا دور ازدواجو خط بکش و اینکه طرف دو هفته اومده انتظار داشتی عقدت کنه ...

عزیزم بچه نیستم اما طرف برای ازدواج قدم پیش گذاشته بود به معرف هم گفته بود ازدواج، حالا میگه فعلا دوست باشیم خواستگار بهترم داشتی برو. 

دوستان چرا خودتون تاپيک نميزنيزنين. من اعصابم خورده . معرف هم الان بفهمه کلی میخواد خجالت بکشه بدبخت. اون وقت شما اومدی میگی با شوهرت رابطه داشتی و حالا میخواد جدا شه؟ آخه وسط تاپيک من!!! 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792