چند سالشه شوهرت؟
دوست عزیز امیدوارم از حرفام ناراحت نشی
قطعا اون خانوم دلیل جداییتون نیست و همسرتونه.اونم نه فقط بخاطر خیانت که اگه فقط این بود شاید میبخشیدیدش.
شما الان ناراحتی و دوست داری ناراحتیتو رو یکی خالی کنی.ولی به نظرم اینکارو نکن.چون معلوم نیست با چه جور ادمی طرفی و ممکنه جوابای اون خانوم حالتو بدتر کنه.ارزش خودتو پایین نیار و بزار کارما کار خودش و بکنه
اعمال اون خانوم به خودش برمیگرده
عزیزم جواب دوستاشو نده شاید میخواد بر علیه تو مدرک جمع کنه...درخواست طلاق هم بوی واسه الکلی و کتک قعطا همون طور که اون دوستمون گفتن نامه پزشک قانونی میخوان... اگه همسایه ای داری صدای دعوا و کتک هاتو شنیده میتونی از اونا شهادت بگیری تا یه جایی کمک میکنه.. بابت خیانت هم حتما دلیل میخوان..شما واسه طلاق نیاز نداری دنبال این همه مدرک باشی حتی میتونی بری بگی نمیخوامش و بعد یه مدت طولانی‌طلاقت و میگیری..شما برو درخواست بده همه مشکلاتشم تو شکایت نامت غید کن..اگه میتونی وکیل بگیر خیلی راحت کارتو پیش میبره اگه مهر نخوای و بچتو بگیری راحت طلاق میگیری البته همه اینا بستگی به شوهرت داره که نخواد اذیت کنه وگرنه سر بچه خیلی میتونه اذیت کنه
تکلیفتو با شوهرت مشخص کن
خیلی توجمع کتکم زده ولی همه فامیل و آشناهای خودشن.رو این یکی نمیتونم حساب کنم...حق باشماست منم به دوستش گفتم دیگه پیام نده... کلا اذیت کردناش تا ی تایمیه.بعدش ک خسته شه رها میکنه همه چیو.میشناسمش...فقط باید صبور باشم
اره کار خوبی کردی..خوب پس اگه میدونی فعلا درخواست طلاق هم نده صبر کن ببین چیکار میکنه چی پیش میاد شاید بیاد خونه پدرت اگه اومد و فکر میکنی اهل دعواست و این اتفاق افتاد سریع برو از اینکارش شوایت کن با به ۱۱۰ زنگ‌بزن... صبور باش میدونم خونه پدر موندن خیلی سحته مخصوصا با بچه اما چه میشه کرد...کاش واسه کتک زدناش شکابت کرده بودی تاحالا
خیلی هم کن سنه همسرت...خودت چند سالته؟ چقدر زود بچه دار شدی چند سالشه اون طفل معصوم؟
بزرگترین مشکل من این بود که خودم انتخابش کردم.خانوادم راضی نبودن.شش سال خواستگاری کرد.آخرسرم بابام گفت زنش شو ولی خوب و بدش پای خودت... این مردی ک کل دنیا رو پر کرده بود از دوس داشتن من یک هفته بعد از عقد شروع کردن به کتک زدن بی دلیل من.میدونست من تحت هیچ ش ایطی ب خانوادم نمیگم.هرکاری میخواست میکرد.هر رفتاری.کلا عصبی بود ولی با اومدن پسرم رفیق بازیش نابودم کرد.ی بار ک باکمربند کتکم زد قهر کردم و بازم مثه منگلا به خانوادم نگفتم وگفتم شوهرم مسافرته... رفتم پزشکی قانونی شهرمون کوچیکه... انقد لات و بی سر و پا اونجا بودن و انقد بد نگام میکردن ک یک دقیقه نموندم.محیطش ترستاک بود و خلوت با کلی گردن کلفت و شرور
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
