یه خلاصه از زندگیم میگم: ۱۲ ساله که ازدواج کردم و یه پسر ۵ ساله دارم. از اول با شوهرم مشکل داشتم ولی بعد از تولد بچم چیزی فهمیدم ازش که باعث شد طلاق عاطفی بگیریم( نمیتونم بگم چون ممنوعه) ۲ سال پیش با یه آقایی آشنا شدم که دوست شوهرمه و از همون روز اول هم به شوهرم گفتم که وارد رابطه شدم. هر کاری کردم طلاقم نداد. تا چندوقت قبل که فهمید طرف کیه و باعث شد اون رابطه بهم بخوره. ( لطفا کسی در این مورد حرفی نزنه چون شما هیچی از زندگی من نمیدونید)
الان بهم وکالت طلاق و حضانت بچه رو داده ولی التماس میکنه که طلاق نگیرم وبمونم باهاش. میگه همینجوری مثه دوتا همخونه بمونیم. من گفتم میخوام برم از ایران. حالا اون میگه بزار منم بیام باهات بعد اونجا تصمیم بگیر واسه طلاق. شرایطم اینجوریه که اگه اون نیاد باهام پولم واسه رفتن کافی نیست. و اگه بیاد باید اقلا یک سال دیگه باهاش زندگی کنم که اصلا توانشو ندارم. از اون طرف یه زن افسرده هستم که فکر میکنم ممکنه با رفتنم حالم از اینم بدتر بشه. ولی آینده بچم اونجا بهتره. نمیدونم چیکار کنم واقعا!؟ شما باشید میرید یا میمونید ایران و با همین پول یه زندگی معمولی میکنید؟