مادرشوهرم تقریبا هرروز مسیر طولانی بلند میشه میاد خونه جاریم تا نصف شب اونجاست.
باهمدیگه راحت هستن افکارشون مثل هم هست خوششون میاد مدام پیش هم باشن.
اما من هرگز از روز اول باهاشون راحت نبودم و خیلی رسمی برخورد کردم
مسئله اینجاست که من دارم اسباب کشی میکنم و دیوار به دیوار خونه جاریم رهن کردیم.(مجبور شدیم متأسفانه)
اگر هرروز بخوان بیان و تا نصف شب بشینن آرامشم سلب میشه، هرگز سلیقشون ، افکارشون ، دغده هاشون بامن یکی نیست
دوست ندارم بدجنسی کنم ولی از رفت و آمد زیاد خیلی بیزارم
چطوری با احترام برخورد کنم که هرروز هرروز نیان؟