سلام چند وقتیه فکرمیکنم دیگه پدر مادر ازم خسته شدن و باید هر چه زودتر عروسی کنم .کاش امکانش بود شوهرم داره خونه می سازه وخیلی از کاراش مونده .قرار بود یک ساله عروسی کنیم ولی الان دوماه اون یکسال گذشته .نمیدونم شاید چون اخلاقم در کل خیلی تعریفی نیست ازم خسته شدن امروز استرس اینو گرفتم که نکنه بابام به شوهرم بگه زودتر عروسی کنیم ولی روی ناچاری مجبور شم تا آماده شدن خونمون بریم خونه مادر شوهرم.مممنون که میخوانید اینم بگم اینجا تنها جایی که میتونم حرفمان راحت و نگرانی بزنم