زن داداشم ۳۸سالشه خیییییلی دلش بچه میخواد داداشم بی عقلی میکنه همش لج میکنه میگه از بچه بدم میاد اینم نگرانه سنشه.. یه بار باردار شد سقطش کردن😥. پیش ما درد دل میکنه... من چکارکنم نمیتونم دخالت کنم باز دعواشون بشه...چندبار به شوخی واسه داداشم گفتم بچه خوبه و از شیرینی بچه گفتم و اینا دیدم خلقش تنگ شد چپ چپ به خانمش و ما نگاه کرد... دعا کنید عقلش بیاد سرجاش انقد واسه اومدن بچه مانع نتراشه سنشونم داره میره بالا
اونا خودشون موقع ازدواج باید رک راجع به همه این مسایل حرف میزدن. الانم خودشون باید حل کنن. زن داداشت مشاوره بره. و اگه لازم شد داداشتم باید قبول کنه و بره. شما سعی کنین هدایتشون کنین مشاور. بهترین کاریه که میتونین براشون بکنین. همین
یه اشنایی میگفت عروسش بچه میخواست اما پسرش ن، بالاخره راضی میشن ب بارداری، الان هروقت بچشون شلوغی میکنه یا نیاز ب مراقبت داره مامانه دستش بنده ب شوهرش میگه مراقب یچه باش شوهره میگه من ک نمیخواستم بمن چه
من چی بگم سه تا دارم شوهرم میگه چهارمی بیار دوتا النگو میخرم برات
خب اگه توانشو دارین و وضع مالی تون توپه چه اشکالی داره. من اگه وضعم خوب باشه ۴ تارو میارم. اما فعلا همین یکی رو بزام و از آب و گل در بیارم فک کنم بسه مه.