1. رمان بر باد رفته اثر مارگارت میچل

ايالات شمالي با جمعيتي بالغ بر ۲۲ ميليون نفر، گروهي صنعتگر و روشنفكر بودند كه با تجارت، بازرگاني و بانكداري امور خود را مي گذرانيدند. در اين منطقه از آمريكا به دليل سرماي هوا و كمي زمين هاي كشاورزي، نه بردگان قدرت زندگي داشتند و نه زميني بود تا بر روي آن كار كنند. نظام حاكم بر اين قسمت نظامي كاملاسرمايه دار بود.
2. کتاب دزیره

آنچه کتاب دزیره را خواندنی و جالب میکند، و پساز نیمقرن هنوز هم آن را جزو پرخوانندهترین کتابها قرار میدهد، بهطور حتم داستان زندگی دزیره کلاری دختر حریرفروشی در مارسی نیست که به مقام ملکهی سوئد و نروژ رسید و نه این واقعیت تاریخی که خاندان سلطنتی فعلی سوئد فرزندان، یا درواقع نوه و نتیجههای همان برنادوت، گروهبان سادهی ارتش هستند.
البته داستان زندگی او و خانوادهاش خالی از لطف و گیرایی نیست و همچنین قلم روان و شیوای آنماری سلینکو، اما آنچه به این کتاب ارزش و اهمیت خاصی میدهد، درواقع زندگینامهی یکی از بزرگترین و سرشناسترین چهرههای تاریخ نهتنها فرانسه بلکه دنیاست، ولی نه به آن صورتیکه در شرححالها و زندگینامههای گوناگون و بیشمار آمده است، و نه حتی به آن شکلی که در خاطرات خود ناپلئون منعکس است.
لحن ساده و صمیمی و داستان جذاب کتاب و نیز فیلم معروفی که با شرکت مارلون براندو در نقش ناپلئون از آن تهیه شد، آن را جزو کتابهای پرخواننده و پرفروش کرد، ولی باعث ارزش واقعی آن نشد. براساس این کتاب فیلم ساخته شده که البته کمی قدیمی هست
3. آرزوهای بزرگ

هفت ساله، زندگی محقر و فروتنانهای را در کلبهای روستایی، با خواهری بدخلق و سختگیر و شوهر خواهرش جو گارجری آهنگری پرتوان اما مهربان و نرمخو، میگذراند.او که روزی برای سر زدن به قبر مادر و پدرش به گورستان میرود،به طور اتفاقی با یک زندانی فراری محکوم به اعمال شاقه به نام آبل مگویچ روبرو میشود.آن زندانی، داستانی ترسناک برای کودک سر و هم میکند
4. هری پاتر

داستان پیرامون کودک یتیم یازده ساله ای به نام هری که یک جادوگر است می باشد. که در دنیای معمولی در کنار مشنگها (غیرجادوگران) زندگی می کند. توانایی او ذاتی است و کودکانی مانند او برای آموزش لازم برای موفقیت در دنیای جادوگری به مدرسه ای دعوت می شوند. هری به عنوان دانش آموز وارد مدرسه سحر و جادوگری هاگوارتز می شود و اتفاقات داستان از آنجا شروع میشود..
5. غرور و تعصب

روایت خانواده آقا و خانم بِنِت است که پنج دختر دارند که از لحاظ شخصیتی با یکدیگر متفاوت هستند.
خانم بنت مشتاق است تا تمام دخترانش ازدواج کنند، به خصوص به این دلیل که کشیش ویلیام کالینز، هنگامی که آقای بنت بمیرد،
املاک خانوادگی را تصاحب خواهد کرد.
در مجلس رقص، چارلز بینگلی ثروتمند و تازه وارد به بزرگترین دختر خانواده بنت یعنی جِین زیبا و خجالتی علاقهمند میشود.
در این بین، دوست او آقای دارسی و الیزابت در مهمانی دیگری یکدیگر را میبینند