خیلی بی قرار و ناآروم بود تا دو سال و یک ماهگیش وحشتناک گریه میکرد خیلی سونو و آزمایش بردم چیزیش نبود پیش هیچ کسی هم سلکت نمیشد اینقدر ضعیف شده بودم که دست و پاهام بی حس میشد گفتم حتما ام اس گرفتم رفتم دکتر مغز و اعصاب ام ار ای و آزمایش دادم دکتره اینقدر دعوام کرد گفت چه بلایی سر خودت اوردی ویتامینای بدنت صفر شده باید از همین امشب بچتو از شیر بگیری تا دوسالم حق نداری بچه دار شی بعد از شیر گرفتنش و خوردن ویتامینا حالم بهتر شد ولی حتی یاد اون روزا هم که میفتم حالم بد میشه و از بچه دار شدن دوبارم پشیمون میشم