تازه 17 روزه زایمان کردم خیلی دست تنهام مخصوصا شبها شوهرم میره تو اتاق بچه میخوابه 11شب مامانم بود پیشم ولی بقیه تنها یه شب شوهرم .امشبم نصف شب میخواستم بچه رو بیدار کنم برای شی. گفت نک گفتم گناه داره خوب برو اون اتاق سریع رفت
میخوام فردا بهش بگم منو ببرخونه مامانم یه چند روز دست تنها نباشم یکی کنارم باشه
واقعا بعداز زایمان خیلی دلم بقل و محبتشو میخواد اما هست اما کم
مثلا امشب قبل خواب بهش گفتم دلم بقل میخواد بخوابم همون سرپا بقلم کرد امدم خوابیدم
مردا بعد زایمان خیلی عوض میشن
مردا چشون شده جدیدا اتاق جدا میخوابن قیمه هارو میریزن رو عدس پلوها نمیدونم والا
چقد مردا بی احساس شدن اصلا قلب ندارن اینا؟؟🤔🤔
بچه رو الکی براشیر بیدار نکن خودش گشنش بشه بیدارمیشه الکی ازهمین الان خودتو برا بچه نکش اولویت اول خودت وشوهرت باشین بعد بچه اصلنم‌نترس هیچ اتفاقی برا بچت نمیوفته .
بهش بی محلی کن ب خودت بری سرحال باش خودش میاد😄
شوهر منم تا چندوقت اینجوری بود البته الان خوبه ولی دیگه دلم نمی‌خواهد بچه بیارم
بهش بگو این بچه تو هم هسته ها .کارها رو تقسیم کن .ساعت ها هم تقسیم کن .بگو این ساعتها بچه بلند شد وظیفه تویه بهش برسی
عزیزان افسردگی بعداز زایمان مردا نمیگیرنااااااا زنا نیگیرن
بعدشم شاید خیلی غیرقابل باور باشه ولی بعضی ازمردا به بچه حسادت میکنن شایداونم ازدست تو ناراحته که گفتی برو اون اتاق بخاب خودت گفتی بعد م میگی چرا رفته
اوف خدا شوهر من الان از بچه متنفره و همیشه میگه حرفشو نزن اگه یروزی بچه دار بشیم باید منتظر هر رفتاری ازش باشم پس. بی بخار 😖
