2777
2789

سلام

خانواده شوهرم خیلی خصایص دارن اما چیزی که خیلی بولده سادگیشون .
 اوایل واسم جذاب بود که انقد صاف و سادن و حتی ساده بودنشون جذبم کرد . اما بعد چندسال برام زجراوره . اخه مگه میشه یه آدم انقد سااااده باشه . اینطور بگم که کاملا به صورت غریزی زندگی می کنن و چیزی به نام فکر واسشون معنی نداره .

الکی زن می گیرن دختر شوهر میدن بعد میگن اه چرا اینجور شد چرا بد از آب درومد . سر همین تمام جاری هام طلاق گرفتن و دوباره رفتن زن گرفتن . دامادشون رفت . فقط من موندم من خاک بر سر که دارم میسوزم و میسازم اما چون راه برگشت ندارم موندم .

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

یکی دیگه از مشکلاتم اینه که

خانواده شوهرم خیلی حسودن و تا وقتی که حتی یه چوب کبریت هم ازشون سرتر نباشی باهات خوبن درغیر این صورت کلا محل نمیزارن و به هم میریزن . مادرشوهرم عصبی میشه با شوهرش دعوا می کنه . فشارش بالا میره . خواهرشوهرم هرچی باهاش حرف میزنم محل نمیده و با گوشی خودش سرگرم می کنه .

😞😞😞😞😞

تیکر دوست دارم😊دوبار باردارشدم ولی سقط شدن چون مشکل ناهنجاری مغزی داشتن و ژنتیکی بود دکترا بهم گفتن نباید به روش طبیعی باردار بشم چون دوباره جنینام مشکل دار میشن و باید سقط کنم ولی من امیدم به خدا هست میدونم که منم یه روزی مادر بچه های سالم میشم...خداجونم کی میشه    رَبِ لا تَزَرنی فَرداً وَ اَنتَ خَیرُالوارِثین خدایا ممنونم ازت که میخوای این هدیه را بهم بدی😍

منم حس بد و انرژی منفی ازشون می گیرم و شخصیتم طوریه که اونا اونجور رفتار می کنن و بهم میریزن عذاب وجدان می گیرم و فکر می کنم مسئول این رفتارها منم و سر این عذاب وجدان و همرنگ جماعت شدن  از ادامه تحصیل و موفقیت در کار و زندگی دور شدم و فک می کنم با این چیزها عذابشون میدم .

ازیه طرف از خانوادم دورم و کسی ندارم.

خیلی چشم و هم چشمی دارن دیگه خسته شدم از این وضعیت. اگه چشم و همچشمی خوب باشه میگی اشکال نداره حداقل باعث پیشرفت میشه اما سر چیزهای الکی و پوچه .

هرکاری کنم هرچی بخرم یا میرن میخرن یا میگن دهاتیه یا میگن من که جوون بودم صدبرابر تو میخریدم میپوشیدم و سطح رفاه زندگیشون از تمام فامیل هاشون پایین تره .

در صورتی که من اصلاااا تو همچین محیطی بزرگ نشدم و این مسائل واقعا آزارم میده .

من خیلی آرزوها داشتم واسه خودم ولی با این وجود یه سد بزرگ مقابل خودم میبینم و اعتماد به نفسم اومده پایین .

وقتی میاد خونمون حتی یه نمکدونم که خریده باشم چک میکنه و حسودی میکنه .

اگه قضیه یه روز دوروز ده روز بود تحمل میکردم اما نه همیشه . دیگه از این حرفها خسته ام .

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز