آفتاب از اون گوشه ایوون پرید
عشق و بهار و همه چی پر کشید
خسته شدم از بد این سرگذشت
غم نمی خوام اشک من از حد گذشت
دوست ندارم این همه بد دیدنو
باز به حقیقت برسونین منو
باده فروشان می و مستی می خوام
عمرمو با باده پرستی می خوام
عاشق عشقم منو باور کنین
باز دو سه جرعه می رو بیشتر کنین
عاشق و دیوونه بدونین منو
باز به حقیقت برسونین منو