2777
2789

من خیلیییی خوندم....از تمام نویسنده های معروف ایرانی و واقعا فکر می کنم رمان قشنگی نمونده که نخونده باشم..بااینحال بیاین و بهم بگین ....شاید یه رمان قشنگ پیدا شدو دوباره حال و هوامو عوض کرد....

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

همشون ابکین اخرش هی این اونو میبره هی دل ما پسرای توی رمانارو میخواد

من مجردم یه دختر مجرد نمیتونه بچه داشته باشه مریم مقدس که نیستم   انگشتی که درد نمیکنرو گزارش نمیزنن  طرف دماغش قد بادمجون کشک بادمجونه استوری میزاره خدایا مرسی بابت اینهمه زیبایی چش حسودا کور   پولی که ازم گرفده بودی۳ سال پیش خوردی پس نِدادی الان با اون ۵۰ هزار تومن الان جوراب نوک سوزنیم نمیتونم بخرم پولِمو دادی دادی نِدادی طرفم نِیا نِیا وگرنه جرد میدم  نون و پنیر و گِووجه پست میزارم به تَو چه   عاشق تاپیکای جنجالی دیدی تگم کن عین جن بو داده میام  هرکی با اول اسمم تو تاپیکام مشکل داره نِیاد نِیا مگه شلواردو گرفدم التماسد کردم که بیای تو تاپیکم عرض اندام کنی 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

سیگار شکلاتی   اولین چیزی که به ذهنم رسید

خوندم♥️

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟
ملت عشق

خوندم

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

ب منم بگید منم میخاااام 

فقژ پایانش خوب باشه 

من خیلی میرم تو داستان عاقبت ب هم نرسن روح و جسمم پاره پاره میشه😁

مامان دوتاوروجک بااختلاف یسال و دوماه😁😍انلاین شاپ کودک داریم،چون اول راهیم باکمترین سود ممکن 😍@lenin_babyshop
ربه کا بر باد رفته  خارجین ولی عالی

خوندم عزیزم

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟
[QUOTE=131815231]خوندم[/Qصدسال تنهایی😑

از گابریل گارسیا...خوندم

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

اگه رمان خونی مطمعنم این دوتا رو هم خوندی ولی دوسشون دارم

هم خونه

دالان بهشت

براتون اینگونه آرزو میکنم :ان زمان که در محشر .خدا بگوید چه داشتی ؟حسین سر بلند کند و بگوید حساب شد مهمان من است .  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  14 ساعت پیش