حرف شما کاملا درسته اما این حد از ایمان واقعا کا هرکسی نیس و سخته بعدشم من بشخصه اینقدر خوش بین بودم ک وقتی پای این ماجراها به زندگیم باز شد گفتم چقد مسخره قدرت بالاتر خداست همچین اتفاقتی تو زندگی من نمی افته و دیدم بله چجورم افتاد به کاری اینقدر خوش بین بودم ک هرلحطه منتظر بودم بگن جمع کن برو فلان اتاق نشد با مخ خوردم زمین به ازدواجی همچین مطمن بودم ک تا خونه محل زندگی و نحوه عروسی رو هم تعیین کرده بودیم و هیچ مشکلی هم نداشتیم همچین بهم خورد ک تا چند ماه شوک بودم همچین مشکلاتی شما تو زندگیت داشتی ک ببینی خوش بینی اما به بدترین شکل ممکن نمیشه؟!
عزیزم من خیلی بدتر از اینا رو از سر گذروندم... اگر برنامههای شما در حد عوض کردن اتاق یا به هم خوردن عروسی بوده، برای من خیلی خیلی بدتر بوده، در حدی که آدمهای دور و برم که از من و شرایطم خبر داشتن میگفتن شیرین این اتفاق به جز معجزه هیچی نمیتونه باشه!!!
و البته اینم قبول دارم که این حد از ایمان کار من و شما نیست. ولی خب چه اشکالی داره تلاش کنیم تا بهش برسیم؟! حداقل در حد خودمون که میتونیم پیشرفت کنیم!
اینجا یه پست گذاشتم. ممکنه جواب صحبت شما باشه که اینقدر خوشبین بودین ولی آخرش نشده! بخونید ببینید درسته یا نه.
جادو هس اره
من خودم جادو شدم درحد تیم ملی
۸،۹ ساله عروسی کردم هنوز دخترم و دوشیزه!!!! انقد زدیم تو سرکله هم دشمنا نزدن....روزخوش کلا ندیدم.....
هس جادو، بدم هس
دخترهمسایمونو پیش خودمون ازهمین بلاها سرش آوردن....دخترسالم و زیبا جوری شد بلایی سرش آوردن جیغ جیغ میزد اوژانس میومد دم خونشون!!!
ممنون از لینکی ک دادی منم خیلی رو خودم کار کردم کتاب خوندم کتاب بخواهید تا به شما داده شود و کلی چیزای دیگه شما معجزه رو دیدی و ایمان آوردی ولی من علیرغم بکار بردن همه چی کتاب قانون جذب مثبت اندیشی همون کانال امیر شریفی دعا و... هنوز نتیجه نگرفتم سخته بازم تفکرم مثبت بمونه
شاید یه جای کار میلنگه! باید بگردی اونو پیدا کنی عزیزم. اینکه ما خواستهای داشته باشیم و بهش نرسیم، از عدالت خدا به دوره، چون خدا خودش گفته به انسان اختیار داده، وقتی اختیار داده یعنی ما به هر چه بخوایم ، میتونیم برسیم، مگر در موارد خاص که تضاد و تداخل ایجاد میشه، که اینم یا همون موقع با کمی دقت میتونیم بفهمیم، یا با گذر زمان متوجهش میشیم. ولی دوست عزیزم، باز بگرد ببین کجای کار ایراد داشته که اینطوری شده.
من مطمعن بودم.پسره عاشقم بود. ولی یهویی رفت.یعنی مادرش با جادو جنبل جدامون کرد.ی خانمی بود بهم گفت کی و کجا واست دعا کرده. واسه من رو 5 تا کاغذ نوشته بودن و رو یه ورق مسی به اندازه ی برگه اچار.با خودکار بدون رنگ.ولی من تا الان ازدواج نکردم چون طلسمش خیلی قویه.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
