یه سوال واسم پیش اومده

تو‌ ۲۶ بهمن سال ۹۸ مامانم آسمونی شدو من نگاهم دیگه به آسمونه 😞 دو روز تو شوک با گریه و بغض منتظر موندیم همه چی فراهم بشه و مهمونا برسن تا بتونیم ۲۹ بهمن تن خستشو بسپاریم به خاک 😞نمیدونم واستون پیش اومده یا نه اما وقتی عزیزتو  از دست میدی له میشی برای تموم وقتایی که داشتیشو دیگه نداریش 😞چنگ میندازی روی کوچیکترینهایی که الان داری حتی شده کش سر موهاش😞 ساعت ۱۹ روز ۲۷ اومدم اینجا تاپیک زدم که اینستامو که دیسیبل شده بود بتونم برگردونم دقیقا یک روز بعد از بی مادر شدنم ! که کامنتاشو لایکاشو دایرکتاشو داشته باشم چون تا آخرین نفسی که میکشم دیگه ندارمش 😞 اگه تو تاپیکام میخاین فضولی کنین دلیلش اینه... دلیلش اینه که غم مهمون خونت که بشه مهمون قلبت که بشه تو برای فرار ازش همه کار میکنی ... من اینجوری کردم و بعدترش چون اکثر مسیولیتها با منه پناه میارم به نی نی سایت پس منو با همه اون دروغگوهاییکه تا حالا نتونستی کشفشون کنی اشتباه نگیر !!!🙁😒 اینم بدون بی مادری اونقدر میشکونت که دیگه چیزی برای از دست دادن نداری اگه میتونی همدرد من باشی که بسم اله اما اگه نمیتونی نپرس  چرا مادرت مرده اینجایی؟ اینجام چون ماموریت دارم خواهر و برادرم سروسامون بگیرن و خوشبخت بشن و بعدش من منتظر بمونم تا مامانم بیاد دنبالم 😞 ! اگه نمیتونی هم درد باشی به همون خانم فاطمه ایی که روز مادر هدیه اش بهم جسد سرد مادرم بود از کنار تاپیکا و حرفام رد شو برو و خانم مارپل بودنتو به رخ نکشون😒😞