شما هم از این دوستا دارید که خیلی خودشونو موجه نشون میدن و همیشه میخوان بگن حق با اوناست.. وای من دوستم عاشق یه بابایی بود بعد نمیشد به این برسه و خلاصه خیلی درباره این با من حرف میزد و منم دلداریش میدادم.. بعد رفت یکی اومد خواستگاریش به این جدیده علاقه مند شد و قرار بود ازدواج کنن دلش هم میخواست با همین جدیده ازدواج کنه اون یارو قدیمیه از سرش افتاده بود اما به دلایلی نشد که به این دومی هم برسه.
حالا امشب داشتیم حرف میزدیم ی نفر سومی هم هست ک خواستگاره ،من میگم بزار بیاد خو
میگه :نه من همین اولیه رو عاشقشم و عشقم پاکه و رسمش نیست وقتی عاشق اونم
به یکی دیگه اجازه بدم بیاد خواستگاری😕.. من میگم پس چرا گذاشتی دومی بیاد خواستگاریت حتی میخواستی بهش بله بدی .. بعد هی کتمان میکنه 180 درجه حرفای اون زمانشو بر عکس میکنه تحویل من میده که نه من اصلا هیچ وقت اونو دوست نداشتم مادرم اصرار میکرد پسره اصرار میکرد من هی میگفتم برو اون نمیرفت😞😲.. در حالی که اون دوران دوستم به من میگفت دعا کن منو این دومیه بهم برسیم.😒
خلاصه هی من میگفتم اون کتمان میکرد و منم گفتم به درک برو بخواب.
حرصمو درمیاره هیچ وقت زیر بار این نمیره که شاید اشتباه کرده ..
چیکارش کنم از رو بره هر چی میگم باز حرف خودشه خیلی یه دنده است.. از همه ایراد میگیره اما کارای خودشو نمیبینه
دوستان اگر میخواید بگید چه لوس و مسخره اصن نظر نزارید .. عنوان تاپیک زدم بچگانه اس اما داشتم حرص میخوردم از کاراش باید یه جا تعریف میکردم..