خستم خواهر خیلی خستم با کسی ازدواج کردم که بعد ازدواج فهمیدم همه چیزش دورغه خانواده اش رفتارشون شوهرم فامیلش همه چیز الانم صبر م تموم شده شوهر م قبول نمی کنه خونه رو جدا کنیم چسبیده به خانواده اش تو یه خونه ۸۰ متری زندگیم میکنیم ۸نفر هستیم طبقه بالا حتی بخوام یه بسکویت بردارم باید خواهرشوهر اجازه بده سر یه کنسرو ماهی گریه کردم دارم دق میکنم اگر بچه هام نبودن جدا می شدم راحت شم ۶سال ازدواج کردم فقط عذاب و زجر دیدم شوهرم بد دهن و عصبی دم دمی مزاج فحاشی میکنه نمی دونم چکار کنم