شوهرم همش دعوا میکنه همش بخاطر خانوادش دعوام میکنه عصرم بخاطر مادرش دعوام کرد بهم گفت گمشو از پیشم وهزارتا چرت دیگه.خسته شدم😞دوسدارم واسه یبارهم ک شده پشت منوبگیره.شبی نیس ک من باگریه نخابم دلم میخاد جدابشم ولی بخاطر بچم نمیتونم😔خیلی منو میرنجونه ایقد خستم که دوس دارم یروز فرار کنم یجایی برم ک دست هیشکی بم نرسه عاشق شوهرم بودم ولی ایقد اذیتم کرد ک الان ازش بیزارم
هر چقد بیشتر بهش یادآوری کنی که چرا طرف خانوادتو میگیری بیشتر ازت دور میشه و بیشتر طرف اونا رو میگیره،یه مدت بیخیال شو
اره زندگی نکردم هیچوقت ولی توفکر میکنی اعصابم راحته ن عزیزم وقتی حق بامنه وبهم زورمیگن حق ندارم توخونه خودمم راحت باشم واسه زندگیم بچم وسلیهام حد تعیین کنم خسته شدم😔چقد خودمو نفرین لعنت میفرستم این زندگی حق من نیست
میدونم گلم مجردم ولی قشنگ درکت میکنم هر زنی این چیزا رو از نزدیک دیده یا برا خواهرش اتفاق افتاده یا مادرش،ناراحت میشم زن هایی که بهشون ظلم اینقد غصه میخورن دلم میخواد یه کم بیخیال باشین،اینقد فکر نکن و غصه نخور بخدا هیچی ارزش این همه غصه رو نداره
میدونی منم از شوهری ک باهمچیش ساختم باخوب وبدش بابداخلاقیاش بی پولی هاش غماش تموم کاراش ساختم بپاش موندم انتظار دارم من زنشم مادربچش مگه من از زندگیم جز یه دله خوش چ میخام😭هعیییی خداااا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
